پایگاه خبری - اطلاع‌رسانی وب ‌دا - خراسان شمالی
پنج شنبه ٢٠ اردیبهشت ١٤٠٣ -
»
اخبار زیر مجموعه های علوم پزشکی خراسان شمالی


گزارش بازدید وب سایت :

کاربران آنلاین : ۱۰۷ نفر

تعداد بازدید های امروز : ۵۹ مورد

تعداد بازدید های کل : ۳۲۸۴۹۵۳ مورد

یكشنبه ١٠ آبان ١٣٩٤ ساعت ١٢:١٧ ب.ظ   ( بازدید : 431 نفر )

زندگینامه و دوران کودکی
آشنایی با امام خمینی رحمه ‏الله
ادامه فعالیتها در نجف
نقش شهید در قیام 1342
همكاری با شهید محراب آیت الله مدنی
درسی از عاشورا
نحوه شهادت
آثار شهید
پیام امام خمینی رحمه ‏الله به مناسبت شهادت

زندگینامه و دوران کودکی
چند ساعتی از طلوع آفتاب روز یکشنبه ششم جمادی الاولی سال 1331 ق نگذشته بود که خورشیدی دیگر از افق شهر تبریز طلوع کرد. نوزادی که با تولد خویش، صفای خانه را دو چندان ساخت و با گشودن چشمان معصوم خود، سرور و شادی را به ارمغان آورد. بعد از گذشت چند روز، پدر و مادر با ایمان نوزاد نام نیک و زیبای «محمد علی» را برای او انتخاب کردند. پدر بزرگ وار سید محمد علی، حاج سید باقر، مشهور به «میرزا باقر» یکی از ستارگان درخشان و عالمان بزرگ و از سادات اصیل و مشهور به علم و تقوا از دیار عالم پرور آذربایجان بود.

دوران کودکی «سید محمد علی» در دامن پر مهر و محبت پدر و مادری سپری شد که خود از تربیت یافتگان سعادت‏مند مکتب اسلام بودند. مرحوم حاج میرزا باقر قاضی پدر سید محمدعلی، پس از مدت‏ها تفکر و بررسی و مشورت‏های گوناگون، به این نتیجه رسید که تعلیم و تربیت او را به میرزا محمد حسین و برادر ارج‏مند خود، حاج میرزا اسداللّه‏ قاضی بدهد که هر دو از عالمان وارسته و مربیان دل سوز اخلاق اسلامی بودند. بدین ترتیب، سیدمحمدعلی با شور و اشتیاق در جلسه درس این بزرگ‏واران حاضر می‏شد و از شمع وجودشان بهره‏ها می‏برد.

با شروع حاکمیت رضاخان بر ایران و گسترش بساط ظلم و ستم که هرلحظه امکان ازبین بردن مقدسات اسلامی را داشت، بار دیگر حماسه‏سازان همیشه بیدار به رهبری روحانیت آگاهْ در سراسر کشور، پرچم مخالفت را برافراشتند و این بار هم مثل گذشته، تبریز قهرمانْ عَلَم نهضت اسلامی را به دوش گرفت و هم زمان با سایر شهرها، موج اعتراض را به‏راه انداخت. در همین زمان سیدمحمدعلی‏قاضی که نوجوانی شانزده ساله بود و راه و روش مبارزه را از پدر بزرگ وار خود می‏آموخت، به جمع مخالفان پیوست و بدین ترتیب، در سال 1347 ق، به دستور حکومت دست نشانده پهلوی به همراه پدر گرامی‏اش راهی تبعیدگاه شد. آن‏ها به مدت دو ماه به اقامت اجباری در تهران مجبور و از آن جا راهی شهر مقدس مشهد شدند و یک سال از تبعید را در آن دیار پاک گذراندند. این اولین تجربه مبارزاتی سید محمد علی بود که برای نخستین بار سوزش زخم بیداد حکومت پهلوی را بر قلب خود احساس می‏کرد.

آشنایی با امام خمینی رحمه ‏الله

سیدمحمدعلی‏قاضی از همان دوران نوجوانی به ماهیت ضد مذهبی رژیم پهلوی پی‏برد و از نزدیکْ شاهد ستم این رژیم بود که هم چون تازیانه بر سر مردم فرود می‏آمد، او از این بیداد رنج فراوان می‏برد. این بود که برای مبارزه جدّی کمر همّت بست و در پی این تصمیم در سال 1359 ق برای تکمیل مبانی علمی و دینی و مسلح شدن به سلاح علم و ایمان برای مبارزه با رژیم پهلوی، راهی شهر مقدس قم شد؛ چرا که در آن زمان، تنها حوزه علمیه قم بود که با تابش نور امید، دل‏های پرسوز سلحشوران را به روز روشن نوید می‏داد. در این راستا سید محمد علی قاضی با امام خمینی رحمه‏الله و جلسات درس ایشان آشنا شد و از همان اوایل آشنایی، شیفته شخصیت برجسته حضرت امام گردیده و با ایشان ارتباط نزدیک برقرار کرد، در این باره نوشته‏اند: «بعضی از شاگردان بودند که از جمیع جهات از محضر حضرت امام استفاده کرده‏اند و به درجه عالی نائل شدند. یکی از آن‏ها آیت اللّه‏ قاضی طباطبایی تبریزی می‏باشد».

ادامه فعالیتها در نجف
سید محمد علی قاضی، در ادامه تلاش‏های علمی خود، برای بهره‏گیری از محضر عالمان و اساتید بزرگ، راهی نجف‏اشرف شد. ایشان پیش از عزیمت به نجف، از وضع درس حوزه‏های علمیه عراق آگاهی‏های کافی به دست آورد و برنامه دقیق و منظمی برای استفاده بهتر از فرصت‏های گران بهای آن دیار تنظیم کرد. به همین جهت، چند روزی از ورودش به نجف، این سرزمین ولایت و امامت نگذشته بود که توفیق بهره وری از درس اساتیدی چون آیت اللّه‏ سید محسن حکیم، آیت اللّه‏ سید ابوالقاسم خویی، آیت اللّه‏ شیخ عبدالحسین رشتی و آیت اللّه‏ شیخ محمد حسین کاشف الغطا نصیبش شد. شهید قاضی در میان اساتید نجف برای آیت اللّه‏ العظمی کاشف الغطا احترام خاصی قائل بود و بیش‏تر با ایشان انس و الفت داشت.
از بهترین و شاداب‏ترین روزهای عمر آیت‏اللّه‏ قاضی، اقامت در نجف و استفاده‏های علمی و معنوی از حوزه علمیه آن جا بود؛ چرا که او در آن روزها، با شور و اشتیاق فراوانی به تحکیم مبانی فکری خود پرداخت و به درجات عالی فقاهت و اجتهاد رسید. ولی مدتی نگذشت که این دوران خوش به پایان رسید و ایشان بعد از سه سال اقامت در نجف، بنا به دلایلی ناچار شد در سال 1331 ش حرم جدّ بزرگ‏وارش را ترک کرده و به تبریز بازگردد. در این زمان که 42 سال از عمر آن بزرگ‏وار گذشته بود، با کوله باری از علم و معرفت و با رهسپار شدن به سوی دیار خود تبریز، تصمیم به انجام وظایف خود در راه گسترش فرهنگ غنی و حیات بخش اسلامی گرفت؛ همان خدمات ارزنده‏ای که نتایج سودمندش، بعدها در انقلاب شکوه‏مند اسلامی نمایان گشت.

نقش شهید در قیام 1342

سال 1342 ش در تاریخ ایران، سالی به یادماندنی و خاطره‏انگیز است؛ سالی که رهبر بزرگ مستضعفان جهان حضرت امام خمینی رحمه‏الله با خروش بی‏امان خود، چنان موج بنیان کنی به راه انداخت که برای همیشه نظام ستم شاهی را به زباله‏دان تاریخ انداخت. این بار ابرمرد تاریخ ایران، هم چون عقابی تیزپرواز، ام الفساد جهانْ آمریکای جنایت کار را در نوک حمله خود قرار داد و پرچم جهاد و مبارزه را برافراشت. در این مبارزه بی‏امانْ مجاهد نستوه، آیت‏اللّه‏ قاضی طباطبایی نیز سهم زیادی داشت و با مجاهدت‏های خود حال زار دشمن را پریشان‏تر ساخت؛ چرا که دشمن خوب می‏دانست که قیام آذربایجانْ موجب به حرکت درآمدن دیگر شهرهای ایران خواهد شد و این همان کابوسی بود که دشمن از آن وحشت داشت.

در جریان قیام سال 1342 ش، آیت اللّه‏ قاضی طباطبایی با سخن‏رانی‏های آتشین و پخش اعلامیه‏های ضد رژیم، مردم تبریز را به صحنه کارزار انقلاب کشاند و با این عمل شجاعانه خود، بر خرمن وجود دشمن شعله انداخت. در پی جوش و خروش امت مسلمان ایران، مرکز نشینان سازمان ضد امنیت با هماهنگی استاندار وقت آذربایجان و رئیس ساواک تبریز، آیت اللّه‏ قاضی را در تاریخ 13 آذر 1342 دستگیر و به پادگان زرهی تهران منتقل کردند و بعد از آنْ به زندان «قزل قلعه» تحویل دادند. بعد از 75 روز زندان، در ماه مبارک رمضان ایشان را از زندان «قزل قلعه» به سلطنت آباد تهران بردند و با ضمانت برادر ایشان مبنی بر عدم خروج از حوزه قضایی تهران، آیت اللّه‏ قاضی طباطبایی را آزاد ساختند.

همكاری با شهید محراب آیت الله مدنی
در اوایل پیروزی انقلاب، در آذربایجان، به ویژه تبریز، تراكم كار و فعالیت زیاد بود و گروه های منحرف سعی در ایجاد تفرقه بین مردم غیور آذربایجان داشتند. از این رو امام خمینیقدس سرهآیت الله شهید مدنی را به عنوان همكار و كمك به آیت الله قاضی به تبریز فرستادند. شهید قاضی قبل از آن كه شهید مدنی وارد این شهر بشوند، اعلامیه داد كه برادرم آیت الله مدنی وارد منزل این جانب می گردد.

پس از حضور آیت الله مدنی در تبریز اشخاص مغرض شب و روز فعالیت می كردند تا بین آن دو بزرگوار فاصله بیندازند، ولی آن دو شهید آن قدر باهم خوب و صمیمی بودند و در خط امام قدس سره حركت می كردند كه دشمنان از فعالیت های خود طرفی نبستند و سرانجام مأیوس و ناامید شدند.

درسی از عاشورا
شهید آیت الله قاضی طباطبایی در رابطه با نماز ظهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام مطالبی را بیان داشته اند كه اهمیت نماز اول وقت را می رساند. در تفسیری كه ایشان از نماز ظهر امام حسین علیه السلام نموده، آمده است : سید مظلومان در آن موقع كه شمشیرهای دشمن از هر طرف از غلاف كشیده شده و تیرها مثل قطرات باران او را هدف قرار داده بود، نماز را در اول وقت ترك نفرموده و با جماعت ادا فرمود... اگر واقعاً علاقه مند به آن حضرت هستید و محبت به آن بزرگوار دارید و می خواهید تبعیت از سید مظلومان كنید و در دین خودتان از روی فهم و عقل قدم بر می دارید، باید بدانید كه سید الشهداءعلیه السلام روز عاشورا، در آن موقع گرمای هوا و تشنه لب و هجوم دشمن كه لشكر كفر و ضلالت برای از بین بردن آن حضرت و یاران باوفایش جمع شده بودند، نماز را فراموش نكرد و بركسی كه عرض كرد:
یابن رسول اللهعلیه السلام وقت نماز است - با این كه آن شخصِ تذكر دهنده از شهدای كربلاست -فرمودند:

نماز را به یاد آوردی، خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد. نفرموده خدا تو را از شهدا قرار بدهد. پس مقام نمازگزاران واقعی، مقامی است كه آن حضرت دعا می كند كه آن شخص را كه از شهدای كربلاست خداوند از نمازگزاران قراردهد و از فرمایش امامعلیه السلام عظمت و اهمیت نماز واضح و نمایان است.

نحوه شهادت
شهادت تحفه‏ای است الهی، که مردان خدا در پی دریافت آن عاشقانه می‏کوشند، همان‏گونه که بزرگان دین با گذشتن از آمال و آرزوهای دنیوی خود و با فداکاری و ایثار، توانستند توفیق دریافت این موهبت عظیم را از سوی پروردگار نصیب خود کنند. نقل کرده‏اند که آیت‏اللّه‏ قاضی وقتی خبر شهادت مظلومانه استاد مطهری رحمه‏الله را شنیدند، بسیار متأثر شدند و همواره به اطرافیان خود می‏فرمودند: «کاش بنده هم مثل استاد مطهری، روزی به فیض شهادت برسم». سرانجام آن عالم نستوه، پس از عمری مجاهدت و تعلیم و تربیت، در تاریخ 11 آبان ماه 1358 شب هنگام و پس از نماز مغرب و عشا در مسجد شعبان، قربانی دین خدا گشت و به آروزی خود رسید. یادش گرامی و راهش پررهرو باد.

آثار شهید
از جمله كتاب های تحقیقی و عالمانه ای كه از ایشان به چاپ رسیده است:
1. تحقیق روز اربعین
2. تعلیقات بر انوار النعمانیه ( 4 جلد)
3. اضافات و تعلیقات بر كتاب انیس الموحدین نراقی
هم چنین ایشان تفسیر طبرسی را تصحیح و برایش مقدمه و شرح نوشته است. مرحوم شهید قاضی دارای طبع شعر هم بود، از جمله اشعار ایشان این دو بیت می باشد:
چهل سال بیش با خرد و هوش زیستم آخر نیافتم به حقیقت كه چیستم
عاقل ز هست گوید و عارف ز نیستی من در میان آب و گل هست و نیستم

پیام امام خمینی رحمه‏ الله به مناسبت شهادت
«اِنّا للّه‏ و اِنّا اِلَیهِ راجِعوُن.
با کمال تأسف، ضایعه ناگوار شهادت عالم مجاهد حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمد علی قاضی طباطبایی رحمه‏الله به عموم مسلمانان متعهد و علمای اَعلام مجاهد و مردم غیور و مجاهد آذربایجان و به خصوص بازماندگان این شهیدِ سعید تسلیت عرض، و از خداوند متعال صبر انقلابی برای مجاهدین راه حق و اسلام خواستارم.

شهادت در راه خداوند، زندگی افتخارآمیز ابدی و چراغ هدایت برای ملت‏هاست. ملت‏های مسلمان از فداکاری مجاهدین ما در راه استقلال و آزادی و اهداف توسعه اسلام بزرگ الگو بگیرند و با پیوستن به هم، سدّ استکبار و استثمار را بشکنند و پیش به سوی آزادی و زندگی انسانی بروند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و رحمت و مغفرت برای شهدای راه حق و شهید سعید طباطبایی خواستارم.»
روح اللّه‏ الموسوی الخمینی


منبع : معاونت دانشجویی و فرهنگی چاپ مطلب ارسال خبر به دوستان



رتبه بندی شما به مطلب فوق:

دیدگاه‌ها 0 نظر

این مطلب فاقد نظر می باشد.